کارآفرینی فرهنگی، تنها یک شغل یا کسب و
کار نیست، بلکه یک سبک تفکر یا یک فرهنگ و سبک زندگی است و زوایای مختلف آن باید
شرح داده شود. کارآفرینی فرهنگی اگرچه یک شغل نیست و ترویج فرهنگ آن در جامعه،
ابتدا ممکن است که موجب افزایش بیکاری شود، اما در واقع موتور توسعه محسوب میشود
و بیکاریهای پنهان را در حوزه فرهنگی نه تنها آشکار و درمان میکند، بلکه با
خصوصیات میانرشتهای
خود باعث پیشگیری از آن و همچنین ارائه راهکارهای مؤثر در حوزههای
اقتصادی، صنعتی، علمی و ... میشود. کارآفرینی فرهنگی عبارت است از ارزش آفرینی
فرهنگی و کارآفرین فرهنگی کسی است که بتواند ارزشی را در فرهنگ جامعه خلق نماید،
چه ارزش مادی و چه ارزش معنوی، البته از روشی نو و کارآفرینانه و در ارتباط با
شرایط اسلامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روز و باتوجه به نیازهای نسلهای
فعال جمعیت در جامعه. بالاخره کارآفرینان فرهنگی افرادی هستند که ارزشهای فرهنگی را
در جامعه خلق، کشف و یا احیا مینمایند. در هر صورت، هر یک از کارآفرینان اجتماعی،
سیاسی و فرهنگی همچون کارآفرینان اقتصادی، دائماً در جستجوی نیازها و فرصتها هستند
تا از طریق خلاقیت، ریسک پذیری و رهبری، ارزشی را در جامعه ایجاد و خلاء یا نقصی
را دفع و اصلاح نمایند.
کارآفرینی بنیاد و شالودهی توسعه است
که با ارزشآفرینیهای اقتصادی و معنوی برای افراد، سازمانها و جامعه در سطح کلی
و فراملی و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بسیار، میتواند پاسخگوی
بسیاری از چالشهای روز جامعه باشد. در این معنا، همهی رفتارهای انسان از
رفتارهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی گرفته تا فرهنگی، میتواند کارآفرینانه یا
غیرکارآفرینانه باشد. کارآفرینی در پرتو چند موج شکل میگیرد.
امواج سه موج گانه محرک (جلوبرنده) کارآفرینی: موج 1) انفجار عمومی، بررسی و پژوهش
در چارچوب انتشار کتابهایی دربارهی زندگی کارآفرینان و پیشینهی بنگاههای آنان
و چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوههای زود پولدار شدن. موج 2) راهاندازی رشتههای
آموزشی کارآفرینی در مقاطع تحصیلی در حوزههای مهندسی و بازرگانی. این دورهها از
اواخر دههی 1960 در چند دانشکده آغاز و تاکنون در بیش از 500 دانشکده در
ایالات متحده و کانادا راهاندازی شده است. موج 3) افزایش دلبستگی دولت به پژوهش در زمینهی بنگاههای کوچک با هدف
تشویق گسترش بنگاههای کوچک و همچنین پژوهش در زمینهی نوآوریهای صنعتی. موج 4)
بازگشت به مفهوم راستین کارآفرینی و توجه به ارزشآفرینی و ارزشآفرینان باشد. نگاهی دوباره و انتقادی به موضوع، جامعهی علمی را به این سو
خواهد کشاند که تفسیری راستین از واژگان بنمایند.
آنچه کارآفرینی فرهنگی را موفق میسازد،
کارآفرینی بومی است. کارآفرینی بومی بر ایجاد، اداره و گسترش فعالیتهای تازه
کارآفرینانه و مخاطرهآمیز برای بهرهگیری افراد بومی دلالت دارد. پشتیبانی از
ایدهی کارآفرینی بومی به نگهداشت هویت و پاسداشت میراث فرهنگی میانجامد. سرشت
کارآفرینی بومی از دو جنبه قابل بررسی است: ابعاد فرهنگی جامعه و نگرش
کارآفرینانهی برخاسته از آن فرهنگ ویژه. این دو جنبه زمینهساز گسترش فعالیتهای
اقتصادی کارآفرینانه و پدیدآورندهی رفتارهای کارآفرین است. برای افراد بومی،
فرهنگ با ارزش است و آنان دربارهی سرزمین و میراث خود حسی نیرومند دارند. فرهنگ
به عنوان یک متغیر وابسته در نگرش کارآفرینی بومی نمایان میشود و به رفتاری ویژه
با رویکرد اقتصادی کارآفرین میانجامد. کارآفرینی بومی فراگیر است و میتواند جهتگیریهای
فرهنگی، اهداف اقتصادی و نیز غیراقتصادی در پی داشته باشد. ارزشهای فرهنگی، نهاد خانواده، نهاد جامعه و... در شکلگیری نگرشهای
کارآفرینانه یک کارآفرین بومی اثرگذار است و از این روست که کارآفرینی بومی، تحت
تأثیر فضاهای گوناگون فرهنگی متفاوت است.
با توجه به تعاریف و مفاهیم ذکر شده در خصوص
کارآفرینی، باید به دنبال تبیین بهتر و
موثرتر کارآفرینی فرهنگی متناسب با شرایط بومی حاکم در فرهنگ جامعه ایرانی باشیم.
این نوع از کارآفرینی در راستای توسعه اقتصاد خلاق قابل بررسی است که شامل گردشگری، هنرهای سنتی، موسیقی، معماری و ... می باشد.