تغییرات بسیاری از زمان گردشگری سنتی انبوه تا گردشگری پست مدرن رخ داده است. شکل گیری مقاصد و تجربیات جدید، افزایش تنوع محصولات گردشگری، همگی با رویکرد پایداری و بعضاً در قالب گردشگری علایق خاص، از مصادیق دنیای پست مدرن است. گردشگری پست مدرن نتیجه تحولات فناورانه از یکسو و اندیشه ها و نظریه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی از سوی دیگر است. اساساً بسیاری از حوادث، رویدادها و پدیده ها، در دنیای پست مدرن، امکان تبدیل شدن به محصول و مقصد گردشگری را دارند (Wight, 2005).با توجه به افزایش و متنوع شدن گونه های گردشگری در جهان، از دهه 1990، گونه جدیدی تحت عنوان «گردشگری سیاه» (Dark tourism) به گونه های رایج گردشگری افزوده شده است. در حالی که بخش گسترده ای از مطالعات ادبیات گردشگری پیرامون بازاریابی، مصرف و عرضه مقاصد تفریحی، شاد و سرگرم کننده گردشگری است، برخی از محققان و نویسندگان گردشگری، در جست وجوی آنتی تزهای تراژدی، مرگ و جنگ هستند (Yuill, 2003).در این میان، گردشگری سیاه در قرن 20 یک زیرمجموعه مهم و اساسی در گردشگری بوده است. چنانچه بررسی ها نشان می دهد، میلیون‌ها گردشگر/بازدیدکننده هر ساله از مکان‌‌هایی که بلایای طبیعی در آن‌ها رخ داده دیدن می کنند.در ایران نیز پتانسیل‌های متعددی از گردشگری تلخ، چه با گرایش گردشگری جنگ (مانند موزه عبرت که شکنجه گاه زندانیان سیاسی در دوران پهلوی دوم بوده، موزه شهدا، نمایشگاه های دایمی و موقت که تصاویری از شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را عرضه می کنند (وثوقی، 1388) و چه با گرایش گردشگری مصیبت (نمایشگاه های دایمی و موقت از مصایب غیرعادی مانند سیل گلستان و دره گز و زلزله های شدید مانند طبس، بم و آذربایجان) (زیدی، 1391) وجود دارد.از سوی دیگر، رشد چشمگیر صنعت گردشگری در سال‌های اخیر در سطح جهان، نقش مهمی را در زمینه ایجاد فرصت‌های شغلی تولید و درآمد و تحریک اقتصادی ملی و بین المللی داشته است. گردشگری با ایجاد فرصت‌های جدید اقتصادی به فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع محلی، جان و نقش تازه ای می بخشد و این امر می تواند در توسعه فعالیت‌های کارآفرینی بسیار بااهمیت باشد. توسعه فعالیت‌های کارآفرینی راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه و تلاشی همه جانبه برای کاهش بیکاری است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقای بهره وری منجر به توسعه اشتغال می گردد. توسعه صنعت گردشگری می تواند با توجه به کارکردهای اقتصادی- اجتماعی و پتانسیل های هر منطقه منجر به افزایش اشتغال و کارآفرینی شده و زمینه های توسعه محلی و اقتصادی هر کشوری را فراهم نماید. گردشگری می تواند نقش عمده ای در توانمندسازی مردم محلی و توسعه منابع انسانی و تنوع بخشی و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصت‌های شغلی و توسعه و بهبود فعالیت‌های کارآفرینی در ارتباط تنگاتنگ با سایر بخش‌های اقتصادی ایفا کند (خدایی، 1390).طبیعی است اگر این کارآفرینی در مناطقی صورت گیرد که کمتر در زمینه گردشگری های معمول فعال هستند، سبب می شود تا عدالت اجتماعی و توزیع ثروت در این مناطق نقش ویژه ای بپذیرد. در همین خصوص لزوم بررسی پتانسیل کارآفرینی در بخش گردشگری جنگ در ایران بیش از پیش به چشم می خورد. گردشگری جنگگردشگری سیاه از انواع توریسم است که با تعبیراتی که در چند «دهه اخیر» در ساختار آن ایجاد شده است، نقش مهمی در جذب مخاطب در این صنعت ایفا کرده است.گردشگری سیاه یا تلخ به بازدیدها و سفرهای سازمان دهی شده ای گفته می شود که از مناطق مصیبت دیده و شهرهایی صورت می گیرد که در معرض بلاهای طبیعی مانند زلزله، سونامی، سیل و... قرار گرفته یا آثار جنگ، حملات تروریستی و... در آن‌ها واقع شده است. تجسم پدیده مرگ و بحران‌های طبیعی و انسانی به وسیله سفر به مناطقی که روزی دست‌خوش آسیب و بلا شده و هزاران نفر را به کام مرگ فرو برده است، از اهداف برگزاری چنین تورهایی است (زیدی، 1391).علی‌رغم پیشینه طولانی و افزایش تقاضای سفر به مکان‌های مرتبط با جنگ، مرگ، بدبختی و... تنها در طول چند سال اخیر، توجه محافل دانشگاهی و علمی نسبت به آن جلب شده و تحت عنوان «گردشگری تلخ» مطرح گردیده است. مرگ، مصیبت، جنگ، قساوت، فجایع و... در شکل گردشگری خود، به طور فزاینده ای در بازار گردشگری امروز جهان، افزایش یافته و پتانسیل سفرهای خاص را برای علاقمندان به بازدید از صحنه های واقعی یا بازسازی شده ای از مرگ و رنج را فراهم کرده است. (وثوقی، 1388)غیر از گردشگری سیاه، اصطلاحات دیگری نیز در رابطه با فعالیت‌های گردشگری مرتبط با مرگ، مصیبت، جنگ و... در متون گردشگری به چشم می خورد. اما در این میان اصطلاح گردشگری سیاه به دلیل ورود به عرصه دانشگاهی و علمی و در پی آن، شکل گیری چارچوب نظری، جزو گونه های رایج گردشگری نو، قرار گرفته است(Sharpley, 2008)به گفته لنون و فلی، گردشگری سیاه شکلی از توریسم است که هنوز در مرحله تحقیق است، به خصوص در آمریکای شمالی. این دو در کتاب خود با نام «جاذبه های مرگ و فاجعه» توضیح می دهند که «گردشگری سیاه» تنها بازدید از سایت‌هایی که قساوت در آن‌ها رخ داده نیست بلکه «هم محصول پیشامدهای دنیای مدرن و هم یک اثر مهم بر روی این پیشامدهاست»(Smith, 2002).سیتون (Seaton) در 1996 اصطلاح گردشگری مرگ را برای اولین بار مطرح و آن را این طور تعریف می کند:«سفری هدفمند و با انگیزه به مکان هایی که سمبول یا واقعیتی از مرگ‌های دردناک و ظالمانه را به نمایش می گذارد.»او همچنین اشاره می کند اگرچه گردشگری مرگ اخیراً رایج شده، اما این نوع گردشگری پیشینه طولانی دارد. به عنوان نمونه در قرون وسطی و در دوران رمانتیسم قرن 18 و 19 مصادیق آن بسیار است: میدان نبرد واترلو مربوط به سال 1816 و پوپیی که صحنه ویرانی اسفناکی به دست طبیعت بود، از مشهورترین مقاصد سفر با موضوع مرگ، در گذشته بوده است. (وثوقی، 1388)